بچه یک ساله فامیل دلش برای دخترخالهء ده ساله اش تنگ شده بود.دخترخاله ای که هر بار که می بیندش،می پرد توی بغلش،و خودش را آویزان گردنش می کند و تا می تواند می بوسد.طفل معصوم دلش دختر خاله اش را می خواست و دخترخاله اش جلوی چشمش نبود.بزرگترها سعی کردند با زنگ زدن به دخترخاله ده ساله و دادن گوشی به دستش،بیقرای بچه را تسکین دهند.بچه تا صدای دخترخاله اش را توی گوشی شنید،با تمام قدرت گوشی را بغل کرد و شروع کرد به بوسیدن گوشی تلفن.صدای خنده و شادی بزرگترها حواسم را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Bridget سالم زيبا پست آموز معرفی بهترین مطالب پزشکی و مراکز درمانی صناملک-خرید فروش باغ ویلا زمین سوله قاليشويي ارم املاک ماسال املاک ماسال 95 Amlake Massal